باز این چه شورش است که در خلق عالم است ،
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
محرم آمد و ماه عزا شد ،
مه جانبازی خون خدا شد
هر دم به گوش می رسد آوای زنگ قافله ،
این قافله تا كربلا دیگر ندارد فاصله
حسین را در غریبى سر بریدند ،
تن پاكش به خاك و خون كشیدند
آه از آن ساعتی که با تنی چاک چاک ،
گذاشتی ای تشنه لب سر به زمین روی خاک
قیامت بی حسین غوغا ندارد ،
شفاعت بی حسین معنا ندارد
عالم همه قطره و دریاست حسین
خوبان همه بنده و مولاست حسین
ترسم كه شفاعت كند از قاتل خویش
از بس كه كَرَم دارد و آقاست حسین
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0